زبالهها صادق هستند؛ نگاهی بر داستان بلند گنبدهای قرمز دوست داشتنی نوشتهی فاطمه کلانتری (صحرا)
فریبا چلبی یانی
گنبدهای قرمز دوست داشتنی اثری پست مدرن است و زندگی نسلی را روایت میکند که در دنیای مدرن غرق شدهاند. نسلی که دغدغههایش رسیدن به معنای هنر از منظر خود و کشف راهکارهای رسیدن به آن دغدغههاست. شخصیتهای گنبدهای قرمز دوست داشتنی به همان شکلی که در ظاهر امر ساده روایت می شوند به همان اندازه نیز شخصیتهای پیچیده، مرموز و چند وجهی را دارا هستند . شخصیت اصلی داستان و راوی داستان مردیست چهل ساله بنام شاهین.
روایت داستان به دو شکل عینی و ذهنی است.
۱_ روایت عینی یا بیرونی داستان به بررسی کاراکترها از زبان شاهین میپردازد.
زندگی روزمرهای که بیشتر در لوکیشن های داخلی (آپارتمان) توصیف می شود که بیشتر به آن خواهم پرداخت.
۲_ روایت دوم که سیال ذهن شاهین را در بر میگیرد؛ با حروف درشت در کتاب نوشته میشوند و ما با فضایی سرد همراه با وهم و خیال همراه میشویم و در واقع نویسنده در تصویر سازی فضایی سوررئال را به ما نشان کند. در روایت سیال ذهن انگار که راوی در برزخی قرار گرفته است. برزخی که برای خواننده تعریف نمیشود و نویسنده نوع تشخیص آنرا به عهده خواننده میگذارد. برزخی که میتواند مابین خواب و بیداری راوی ؛ یا مابین زندگی واقعی و دنیای خیال راوی و یا مابین زندگی و مرگ و یا از نظر زمانی شب تا صبح باشد. نویسنده در روایت سیال ذهن شاهین مدام خواننده را به زبالههای توی کیسههای بزرگ سیاه ارجاع می دهد که با بو و شکل دفرمه شدهاش معنا مییابند از جمله عکسهای پاره شده، سیگارهای کشیده شده، موی رنگ شرابی و ته ماندههای غذا و … نویسنده با جان بخشی به اشیا آنها را وارد داستان میکند که نقش کاربردی در داستان را به عهده میگیرند. از جمله زباله و کیسه های سیاه رنگ، موی شرابی، عکس، سیگار وبالکن و … مثل جملاتی چون: «زبالهها صادق هستند.» «زبالهها دروغ نمیگویند.»
علاوه بر اینها شاهین در سیال ذهن مدام به سه مردی اشاره میکند که هر یک درسه آپارتمان شمارهدار زندگی میکنند که به نظر میرسد شاهین یکی از آن سه مرد را خود میپندارد و روایت ذهنی شاهین در حکم سایهای از شاهین و یا ضمیر ناهشیاریست بنام آنیموس که داستان را بازگو میکنند.
خواننده در روایت سیال ذهن با کلمهی« در آهنی» به کرات مواجه می شود که تعابیر متفاوتی را میتواند برای خواننده داشته باشد. از جمله تعبیری از زندان باشد و یا در قالب دری بسته که راوی منتظر است برایش باز شود و اتفاق مهمی برایش رخ دهد و حتی میتواند نشانهای از کشف وشهود راوی باشد که با رسیدن به آن در آهنی برایش باز شود.
و در روایت عینی که قبلاً به آن اشاره کردیم، داستان پنج شخصیت داستانی (شاهین،آرام،مسعود،بهاروکوشا) میباشد که در رابطه با شاهین و آرام و مسعود با مثلث عشقی مواجه هستیم که در اینجا شاهین تکلیفش با دو نفر دیگر معلوم نیست و بلاتکلیف در گذشته سیر می کند و تلاش دارد با کندو کاو زبالهها و واکاوی رفتارهای سایرین به نتیجهای برسد.
داستان جزیی از زندگی مدرن افرادی را به خواننده معرفی میکند که مختص قشر خاصی از طبقهی اجتماعی جامعه با دلمشغولیهای خاص خود است.
گنبدهای قرمز دوست داشتنی از منظر روانشناختی میتواند مورد بررسی دقیق و کاملی قرار گیرد از جمله عقدهی «ادیپ» فروید و بحث ضمیر ناهشیار «آنیما و آنیموس» یونگ.
خواننده بر اساس مواجههایکه با متن و اثر دارد می تواند پی ببرد که که (آنیموس) شاهین بر (آنیما) چیرگی بیشتری دارد و البته یکی از دلایل توجه بیش از حد شاهین به این موضوع تکرار جملاتی بوده که توسط مادرش در کودکی با عنوان اینکه «تو هیچ وقت مرد نمی شی.» شکل می گیرد. و این جملات باعث وابستگی بیش از حد شاهین به مادر شده و حتی در بزرگسالی نیز علت کششاش به آرام و ازدواج با او دقیقا با توجه به شباهتهاییست که آرام را شبیه مادرش میکند.
به متن زیر از خود کتاب توجه کنید:
«از بچگی همیشه مرا با دخترها اشتباه میگرفتند.به نظرم آرام حق دارد؛مسعود با آن دماغ برجسته،لبهای کبود ، موهای بلند و جو گندمی و صورت تیره و پر مویش، می تواند قهرمان مردهای جذاب باشد. درست برعکس آنچه من ندارم؛ بینی کوچکی که انگار بارها عمل شده؛صورت و تن بیمو و افتضاحتر از آن رنگ بورش؛ چشمهایی رنگی که تکلیفش با خودش معلوم نیست بلاخره آبی است، سبز است،قهوهای است؛هیچ معلوم نیست چه کوفتیست.من هم اگر زن بودم ، بیشک برای مسعود کل آلبومهای بمُرانی را میگرفتم. »
داستان در خاتمه با فاش رازی به پایان میرسد. رازی که به شاهین کمک میکند از کلنجار رفتن با آرام و ذهن خود و پازل غیر قابل حل دست بردارد و به این فکر کند که اگر چنانچه بخواهد مرد شود چه کارهایی را باید انجام دهد.
نویسنده پایان داستان را به عهده خواننده میگذارد تا با درک و تعبیری که از اثر کرده است در موردش تصمیم بگیرد. روایتی که ما بین نویسنده و شخصیت ها و خوانندگان در رفت و آمد و چرخش است و تاویل پذیری را با خود به همراه دارند.
“تمامی محتوا مندرج در سایت متعلق به رسانه ریتم آهنگ می باشد و هرگونه کپی برداری با ذکر منبع بلامانع است.”